توضیحات
در روزگاران قدیم پادشاه عادلی زندگی میکرد که چهار پسر داشت. از آنجایی که او نمیخواست با انتخاب یکی از آنها به عنوان جانشین خودش، بین آنها اختلاف و کینه پیش بیاید، تصمیم گرفت انتخاب را برعهده آنها بگذارد. اما هریک از آنها، دیگری را شایستۀ این مقام میدانست. تا این که پادشاه به پیشنهاد وزیر هرچهار شاهزاده را به یکی از شهرهای بزرگ سرزمیناش فرستاد و از آنها خواست تا مهمترین مشکل مردم آن شهر را شناسایی کرده و بهترین راه حل را بیابند. بدینترتیب شاه توانست جانشینی برای خود انتخاب کند. این دا
برای رزرو کتاب باید ابتدا وارد سیستم شوید...